تکنولوژی

زیروورس؛ دنیای چندبعدی

زیروورس؛ دنیای چندبعدی

هزاران سال است که انسان با وضع قوانین می‌خواهد زیست خود را بر روی کره زمین ارتقا ببخشد و با نام‌گذاری خود به عنوان اشرف مخلوقات، در تلاش است تا تاج پادشاهی جهان مادی را بر سر بگذارد. اما چقدر به این مهم نزدیک شده‌ایم؟ بهتر است نگاهی به وضعیت فعلی بشر بیندازیم.
می‌دانیم که منابع زمین برای افزایش نسل بشر محدود است. مقدار غذایی که تولید می‌کنیم، هوایی که نفس می‌کشیم، آبی که می‌نوشیم محدود شده و یا رو به محدودیت است. کم‌کم این محدودیت‌ها در کنار سایر مسائل باعث افزایش هزینه‌های زیستن بر روی کره زمین شده است. همچنین مبانی فعلی اقتصاد، رسیدن سیاست‌مداران به اهداف خود و سیراب کردن حس برتری‌طلبی نژادها همانند کاتالیزوری قوی این واکنش را سرعت بخشیده است.
کار به جایی رسیده که اهداف اصلی ما که همانا شناخت ناشناخته‌ها در این دنیاست را تحت‌الشعاع قرار داده است. زاویه‌ی دید انسان محدود به کره‌ی زمین و حداکثر چند سیاره اطرافمان گشته و یادمان رفته است که اگر ما اشرف مخلوقاتیم، باید بدانیم که سایر مخلوقات در چه وضعیتی هستند!
اکثر اکتشافات و اختراعات در جهان بر عهده‌ی چند موسسه و نهاد قرار گرفته و محدود به قدرت‌های اقتصادی گشته که از آن‌ها حمایت می‌کنند. سایرین فقط دست و پا می‌زنند که خودشان را سیر و یا حداکثر با هزینه‌ای گزاف از یافته‌های قدرت‌های اقتصادی استفاده کنند. این نمی‌تواند شایسته‌ی انسانی باشد که وظیفه غایی او همانا شناخت کامل بر این دنیاست. دایره اطلاعات اولیه به لطف وجود اینترنت نسبتا گسترش یافته اما اطلاعات تخصصی به خاطر قدرت‌طلبی‌ها همچنان در خفا به اشتراک گذاشته می‌شود و دسترسی به آن محدود به خواص است.
با اینکه پلتفرم‌ها گسترش یافته اما بیشتر حرکت‌های اجتماعی و کمپین‌های تاثرگذار در اختیار رسانه‌هایی محدود است. رسانه‌هایی که گویی دشمن نسل بشر هستند! هر روز چنان با آب و تاب اخبار کشته‌شدن و اسیر شدن و بدبختی‌ها را می‌پراکنند که انگار از این موضوع خوشحال هستند؛ که البته هستند چون سوخت رسانه، چیزی جز نشر خبر نیست.
متاسفانه ما اقتصاد را به گونه‌ای تعریف کردیم که انگار مسابقه گذاشته‌ایم که چه کسی اول فلان مقدار دلار به دست می‌آورد و می‌تواند فلان ویلا یا فلان ماشین را در اختیار داشته باشد. اصلا چقدر مهم است که فلان ویلا را داشته باشیم در حالی که می‌دانیم لذت داشتن یک ویلای عالی یا یک ماشین فوق‌العاده چیزی جز ترشح و ترکیب مقداری از هورمون‌ها در بدن‌مان نیست. عجیب است که انسان با این همه علم هنوز همانند کودکان به دنبال مسابقه برای بردن یک بسته چیپس است!
عجیب است که فروش وسیله‌های از بین بردن انسان به انسان، یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های اقتصاد کنونی ماست! در منطقه‌ای تنش ایجاد می‌کنیم، نژادی را ترسناک جلوه می‌دهیم و به نژادها و کشورهای اطرافش اسلحه می‌فروشیم. هر از چند گاهی هم چند توپ و ترقه در می‌کنیم یا جایی را می‌ترکانیم تا آتش خاموش نشود که بتوانیم چرخ اقتصاد را بگردانیم و به قولی چند درصدی هرچند بر روی کاغذ بر رشد اقتصادی‌مان بیفزاییم. دستگاه‌های دیپلماسی را با هزینه‌های هنگفت گسترش می‌دهیم تا بتوانیم سر یکدیگر کلاه بگذاریم و با خدعه یارگیری کنیم بر علیه یکدیگر و به پیروزی‌های پوچ قدرت‌نمایی‌مان افتخار کنیم.
باید قبول کنیم که تنش‌های ناسیونالیستی در حال رسیدن به سطح بالایی است که هر لحظه ممکن است منجر به جنگی خانمان‌سوز در جهان بر سر تصاحب بخشی از زمین یا از بین بردن یک یا چند نژاد بشر شود.
گلوگاه‌های منابع کره زمین را در اختیار می‌گیریم چرا که قدرت طلبیم! می‌خواهیم همه به حرف ما گوش دهند و هدف ما را دنبال کنند. با اینکه ژست مجلس و همفکری می‌گیریم اما در نهایت کشیدن ماشه را بر عهده‌ی یک نفر یا عده‌ای خاص می‌گذاریم تا با قصد یا بدون قصد آن را بکشند و شعله‌های جنگ را برافروزند و تاوانش را اکثریت جوامع بشری بدهند.
همه اینها باعث می‌شود که عقل سلیم بگوید، این ره که ما می‌رویم به هیچستان است! ظاهرا جایی به اشتباه پیچیده‌ایم و باید با کمال افتخار به این اشتباه اعتراف کنیم و دور بزنیم و برگردیم به نقطه صفر.
حال که راه‌هایی را کشف کرده‌ایم که می‌تواند ما را از پوسته‌ی مادی‌مان خارج کند باید بتوانیم با یک نگاه پاک و به دور از تکبر و خود بزرگ‌بینی و عقاید ناسیونالیستی دنیایی را بسازیم و تا ابد در آن به تفحص و کسب تجربه‌های لذت‌بخش بپردازیم. این دنیا می‌تواند ما را از مرز زمان و مکان خارج کند. می‌تواند ما را به شناخت فلسفه‌ی وجودی‌مان نزدیک‌تر کند. شاید این نگاه به نوعی مذهبی باشد اما باید بگویم که خلق مذهب هم به نوعی تلاش بشر برای رسیدن به زیست پاک بوده است.
با هر نوع نگاه ما نیاز داریم که ابتدا محاط به محیط این جهان شویم. باید قوانین این به ظاهر «آشفتگی منظم» را کشف کنیم تا بتوانیم برای خود هدف غایی را تعیین کنیم.

زیروورس

تا اینجای داستان را همگی می‌دانیم و هر لحظه این مسائل گریبان‌مان را می‌فشارد. نقطه سر خط و ایجاد دنیایی به دور از تمامی تنش‌های بالا می‌تواند راهکاری برای حیات بشر باشد. این دنیا به تعبیر ما زیروورس است. دنیای صفر. جایی که همه چیز همانند بیگ‌بنگ از آنجا شروع شد. زیروورس بیگ‌بنگ یونیورس است. 
زیروورس جایی است که انسان‌ها به دور از شیطنت‌های گریبان‌گیر بشر امروز، می‌توانند تحت قوانین و با کمک تراشه‌های مغزی احساسات، افکار و خواسته‌هایشان را به راحتی و با سرعت به اشتراک بگذارند و از نعمت درک شدن و درک کردن یکدیگر بدون ذره‌ای ترس لذت ببرند. زیروورس جایی است که فارغ از جنسیت می‌توانیم با یکدیگر ارتباط بگیریم و کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را فراموش کنیم.
زیروورس جایی است که می‌توانیم علایق خود را تا بی‌نهایت دنبال کنیم. رویاهایمان را به حقیقت پیوند بدهیم. تجربه‌ی بی‌نهایت کسب کنیم و آه و حسرت را از ذهن بشر پاک کنیم.
یکی دیگر از کشش‌های زیروورس مانایی تا ابد است. انسان‌ها یا دست‌کم آنچه که امروز به آن روح می‌گوییم تا ابد در دنیای زیروورس زندگی خواهد کرد و یکی از آرزو‌های تا به امروز دست‌نیافتنی انسان جامه‌‌ی عمل خواهید پوشید.
انسان‌ها تا زمانی که وابستگی احساسی به جهان مادی «یونیورس» داشته باشند حاضر  به زیست در دنیای مجازی «زیروورس» نیستند اما کمبود منابع و افزایش هزینه‌ها از یک سو و افزایش امکانات و احساسات انسانی در دنیای زیروورس باعث می‌شود که انسان‌ها زندگی در دنیای زیروورس را به زندگی در یونیورس ترجیح دهند. در امتداد نسل‌ها، رفته رفته تعداد بیشتری به زیروورس متمایل می‌شوند و نسبت انسان‌هایی که در دنیای مادی زندگی می‌کنند کم و کم‌تر می‌شود تا جایی که کمتر از پنج درصد انسان‌ها در دنیای مادی باقی می‌مانند.
در صورتی که بتوانیم همان یا نزدیک به حس فیزیکی و احساسی یونیورس را در زیروورس ایجاد کنیم می‌توانیم انسان‌ها را به زیروورس ببریم. زیروورس را باید با هم سرشار از احساس واقعی کنیم. زیروورس جایی است که می‌توانیم عدالت چندوجهی را در آن تجربه کنیم و دست در دست هم با به اشتراک‌گذاری داشته‌ها و دانسته‌ها به سمت شناخت جهان مادی پیش برویم. باید پوست بیاندازیم و انرژی درونیمان را برای اکتشاف به اقصی‌نقاط این عالم بفرستیم. بدن ما اسیر قوانین فیزیک و شیمی جبری ماده است. باید آن را هک کنیم و نور وجودمان را در عالم بتابانیم.
یکی از مسائلی که باید به آن توجه ویژه شود این است که ما در دنیای متضادها زندگی می‌کنیم یا دست‌کم زندگی کرده‌ایم و بشر آشنایی با دنیای یک‌طرفه ندارد. منظور این است که سیاهی در برابر سفیدی مفهوم پیدا می‌کند و عدالت در برابر ظلم. زیروورس جایی است که اکثر افعال، صفت‌ها، کنش و واکنش‌های منفی را از ذهن بشر پاک خواهد کرد. چگونه باید انسان نسل صفر را بدون درک مفهوم مسائل منفی پرورش دهیم؟ یا اصلا تا رسیدن به نسل صفر چطور با این واقعیت و درک مفاهیم آن کنار بیاییم؟
رقابت برای به دست آوردن بهترین‌ها در جهان مادی، انگیزه لازم را در انسان‌ها ایجاد می‌کند و سوخت موتور روح انسان است. در زیروورس باید قوانینی تبیین شود تا بدون به بند کشیدن روح و جسم آواتار انسان، انگیزه لازم برای نیل به مقصود نهایی ایجاد شود.
مسائلی که مطرح کردم همگی علت این گردهمایی انسانی است. زیروورس جایی برای اندیشیدن و تشریک مساعی است. جایی است که شما به عنوان یک انسان، فارغ از مرتبه اجتماعی و سطح معلومات دعوت شده‌اید تا نظرتان را درباره آینده بشر، به عنوان جد نسل صفر بیان کنید. در زیروورس کمیسیون‌هایی پیرامون هر مساله تشکیل می‌دهیم و شما می‌توانید عضو یک یا چند کمیسیون باشید و نظرات و تجربه‌هایتان را تقدیم نسل صفر کنید. شما بخشی از کتاب تاریخ زیروورس خواهید بود و اگر تا زمانی که زنده‌ هستید، انسان راهی برای مانایی‌تان تا ابد پیدا نکرده باشد، دست کم توکن یادبودی برایتان صادر خواهیم کرد.

 

قوانین زیروورس

تبیین قوانین زیروورس
ما در زیروورس به دنبال تبیین قوانین جدیدی هستیم. قوانینی که با همفکری انسان برای انسان وضع می‌شود. همه‌سو نگر و مبتنی بر رسیدن به اهداف غایی انسان. این قوانین شامل موارد ذیل است:
•    قوانین فیزیک در زیروورس
•    قوانین شیمی در زیروورس
•    قوانین ارتباط بین آواتارها در زیروورس
•    قوانین جامعه در زیروورس
•    قوانین قضایی زیروورس
•    قوانین قضایی بین یونیورس و زیروورس
•    قوانین حکومتی زیروورس
•    زیرساخت‌های شهری در زیروورس
•    استانداردهای میان برنامه‌ای در زیروورس
•    قوانین امنیتی میان برنامه‌ای در زیروورس
•    قوانین زمان در زیروورس
•    قوانین نگهداری و امنیت داده‌ها

 

اقتصاد در زیروورس

اقتصاد در زیروورس
اقتصاد زیروورس شامل فرآیندهای مالی و مشاغل است. فرآیندهای مالی در زیروورس از طریق بلاک‌چین، توکن‌های غیرمتمرکز بسط داده می‌شود. 
انسان‌ها در زیروورس با توجه به علایق، ژنتیک و ساختار مغزی خود فعالیت‌های گوناگونی را انجام خواهند. فعالیت‌هایی که همگی براساس هدف نهایی است. بخشی از این مشاغل می‌توان نام برد که شامل موارد زیر است.
•    ایجاد قابلیت لمس همه‌جانبه محصولات زیروورس برای آواتارها و سنسورهای انسانی
•    کنترل سفینه‌های خارج از منظومه شمسی در اقصی نقاط جهان که برای اهداف تحقیقاتی و بعضا ایجاد جوامع انسان‌ها به خارج از منظومه شمسی فرستاده شده‌اند.
•    شناسایی و تحقیق در مورد مواد کهکشان‌ها و سیارات دیگر
•    ایجاد جوامع انسانی به صورت فیزیکی در سایر سیارات و بررسی و تحقیق پیرامون آن
•    پیوند جوامع بین سیاره‌ای و تبادلات و ارتباطات
•    طراحی شهرهای مجازی 
•    ایجاد حیوانات و گیاهان مجازی به صورت ماژولار
•    ساخت تفریح و سرگرمی و ایجاد حواس واقعی انسانی در آن‌ها
•    ایجاد طعم و مزه و بو و بافت برای غذاهای نسل جدید که به صورت حجم کم و انرژی بسیار بالا ساخته خواهند شد.
•    تحقیق درباره زندگی و بهبود زندگی و پایش روان انسان در زیروورس
•    اجاره بخشی از مغز انسانی دیگر یا پروسسور مجازی برای زندگی پس از مرگ بدن فیزیکی انسان

هرچند در طی سال‌های گذشته کلیدواژه‌هایی مثل «متاورس» درباره دنیای مجازی مطرح شده اما واقعیت این است که همچنان واژه کلیدی «غیر متمرکز» را نمی‌توان درباره متاورس به کار برد. چرا که می‌بینیم و می‌خوانیم که از قوانین صحبتی به میان نیامده است و مانند سایر امکانات دیجیتال، انسان‌ها به شکل مصرف‌کننده دیده شده‌اند. به نظر ما «متاورس» واژه‌ای است که قرار است تجربه‌ای شاید تلخ را برای بشر رقم بزند و مسبب پول‌شویی یا در بهترین حالت کسب درآمد برای صاحبان آن باشد.
معتقدیم که انسان‌ها باید با شفافیت تمام برای آینده‌ی خود تصمیم بگیرند و قوانین را به شکلی منطقی تصویب و به کارگیری کنند.

 

سنگ بنای زیروورس

این مقاله سنگ بنای زیروورس “xeroverse” است و با کمک متخصصین و همفکری همه‌ی انسان‌ها تا رسیدن به نسل صفر “xero generation” به روزرسانی خواهد شد.

در کنار یکدیگر خواهیم بود چرا که راه درازی در پیش است ...
پیشگامان نسل صفر

تالیف: گروه نویسندگان تکنولوژی تراست

مطالب مرتبط

برندینگ، بازاریابی و فروش به سبک تراست